کد صلوات شمار برای وبلاگ

حدیث

چندنمونه ازاهداف قرآن کریم - دبیرستان نمونه شهید بهشتی سربیشه
نوشته شده توسط : فرزاد مهدوی صدر

الف) اهداف قرآن در بعد بینش
1- رهایی از غفلت
قرآن مجید یکی از اهداف خود را نجات انسان از غفلت معرفی می‏کند: «تنزیل العزیز الرحیم لتنذر قوما ما انذر آباؤهم فهم غافلون‏» (یس:6); قرآن فرستاده خدای شکست‏ناپذیر و مهربان است تا کسانی را که پدرانشان بیم داده نشده‏اند بیم دهی; زیرا ایشان غافل‏اند. در این آیه، نجات مردم از غفلت، هدف قرآن تلقی شده است و برای تحقق چنین هدفی می‏فرماید: باید مردم بیم داده شوند تا به هوش آیند و از غفلت رهایی یابند.
انسان برای رسیدن به کمال واقعی خود، باید در چندراهی‏ها، راه صحیح را برگزیند و برای گزینش، باید به راه‏های گوناگون و سود و زیان هر یک توجه داشته باشد; ولی گاهی انسان در اثر سرکشی غرایز، به‏گونه‏ای می‏شود که تا حد حیوان تنزل می‏کند و از توجه به راه‏های گوناگون غافل می‏شود. این غفلت ریشه بسیاری از گمراهی‏ها و انحرافات است. قرآن مجید در توصیف جهنمیان می‏فرماید: «اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون‏» (اعراف:179); این گروه با آنکه چشم و گوش و عقل دارند از آنها بهره نمی‏گیرند; همانند چهارپایان، بلکه از آنان نیز گمراه‏ترند; زیرا اینان غافلان‏اند.
انسان در اثر غفلت، اصلا توجه خود را به خدا، معارف حق و راه‏های تکامل از دست می‏دهد، تا چه رسد به آنکه آنها را برگزیند و بدان‏ها دل بندد و در مسیر آن‏ها حرکت کند. قرآن می‏فرماید: برخی انسان‏ها از خدا،[1] آخرت [2] و آیات الهی، [3] که نقش بسزایی در سعادت آنان دارد، غافل شده‏اند، باید به آن توجه کنند.
2- به یادآوردن فراموش شده‏ها
خداوند بزرگ از راه فطرت، عقل و وحی، حقایقی را در اختیار بشر قرار داده، ولی انس با دنیا، لذایذ مادی و وسوسه‏های شیطانی و هواهای نفسانی سبب شده است که آن حقایق را فراموش کند. قرآن یکی از اهدافش به یاد آوردن آن حقایق است: «ان هو الا ذکر للعالمین‏» (تکویر:29); قرآن برای جهانیان جز یادآوری چیز دیگری نیست.
قرآن مجید بر این باور است که انسان‏ها امور بسیاری را فراموش کرده‏اند. خداوند متعال، [4] نعمت‏های او،[5] آیات الهی، [6] پیمان و میثاق خدا، [7] معارف و احکامی که از سوی پروردگار در اختیارشان قرار گرفته است، [8] معاد و روز جزا [9] و اعمالی که خود انجام داده‏اند [10] اموری است که انسان در طول زندگی خود آنها را فراموش می‏کند و ضرورت دارد که کسی آنها را یادآوری کند. برخی از انسان‏ها گاه در اثر فراموشی خدا، خود را نیز فراموش می‏کنند و دچار از خود بیگانگی می‏شوند; «نسوالله فانساهم انفسهم‏» (حشر:19); خدا را فراموش کردند، خداوند هم آنان را نسبت‏به خودشان دچار فراموشی ساخت.
انسانی که خود را فراموش می‏کند دیگری را، که بر او حاکم شده و در او نفوذ کرده است، خود می‏پندارد. او فکر می‏کند که خودش می‏خواهد و خودش تصمیم می‏گیرد، ولی در واقع، او نیست که تصمیم می‏گیرد; هوای نفس، شیطان و انسان‏هایی که او را مسخ کرده‏اند به او دستور می‏دهند، دردهای دیگران را، که دشمنان او هستند، درد خود می‏داند و درمان آنها را درمان خود می‏پندارد; زیرا آنها را خود پنداشته است. او به دنبال هوای نفس و شیطان می‏رود و می‏گوید: دلم می‏خواهد، خودم چنین تشخیص داده‏ام; «کالذی استهوته الشیاطین فی الارض حیران‏» (انعام:71); مانند کسی که شیطان‏ها او را فریفته‏اند و عقل و دلش را ربوده‏اند سرگردان است، «کالذی یتخبطه الشیطان من المس‏» (بقره:275); مانند آن که شیطان او را مس کرده، در او نفوذ نموده، تحت‏سلطه خود درآورده، او را از تعادل خارج کرده است و توان حرکت در مسیر تکامل خود را ندارد.
قرآن راه نجات از خودفراموشی و از خود بیگانگی را «یاد خدا» و فراموش نکردن او می‏داند. اگر انسان خدا را به یاد آورد خداوند هم او را یاد می‏کند: «فاذکرونی اذکرکم واشکروا لی و لا تکفرون‏» (بقره:153); پس مرا (خدا را) یاد کنید، من هم شما را یاد می‏کنم و مرا سپاس گویید و کفر نورزید. اگر خدا انسان را یاد کند از خودفراموشی نجات می‏یابد.
3- ارائه بینش‏های صحیح و ضروری
انسان‏ها در شناخت‏خدا و جهان دچار برداشت‏های نادرستی شده‏اند و در بسیاری از موارد، شناخت صحیحی از جهان، خود و خدا ندارند، چنان که در موارد بسیاری نمی‏توانند با اتکاء به ابزارهای شناخت‏بشری شناخت‏های لازم را به دست آورند; «و ما اوتیتم من‏العلم الا قلیلا» (اسراء:85) قرآن مجید می‏فرماید: ما قرآن را فرو فرستادیم تا همه شناخت‏های صحیح و لازم برای هدایت انسان به کمال واقعی‏اش را در اختیار او قرار دهیم; «و انزلنا الیک الکتاب تبیانا لکل شی‏ء.» (نحل:89) اصلا دلیل آمدن پیامبران: همین بوده است که بشر از دست‏یابی به همه شناخت‏های لازم و صحیح، که برای سعادت وی ضروری می‏باشد، ناتوان است.
4- ارائه دلایل‏روشن بر بینش‏های صحیح و ضروری
انسان برای پیمودن مسیر صحیح کمال نیازمند آن است که راه درست و صحیحی را، که به کمال واقعی او منتهی می‏شود، به او نشان دهند و بر صحیح بودن آن راه، دلیل روشن و قطعی نیز داشته باشد تا عقلش سیراب گردد، به پیمودن مسیر او را فرمان دهند و در طول راه دچار تردید و توقف یا عقب‏گرد نشود و در برابر شهوات و وساوس شیطانی از حیث عقلی نلغزد. قرآن کریم هم راه راستین تکامل را نشان می‏دهد و هم با پشتوانه دلایل روشن و یقین‏آور، استواری آن را تضمین می‏کند. قرآن کریم در آیاتی به این حقیقت اشاره می‏کند: «و بینات من الهدی و الفرقان‏» (بقره:185)، «قد جاءکم برهان من ربکم.» (نساء: 174)
البته نشان دادن راه به دو صورت ممکن است: نخست آنکه کلیه جزئیات موضوع از سوی قرآن بیان شود و بر آن استدلال گردد. دوم آنکه راهی برای به دست آوردن جزئیات موضوع به ما نشان دهد و بر آن استدلال کند; مثلا، راه امامت را در اختیار ما قرار دهد و بر آن استدلال نماید و ما از طریق آن راه، جزئیات را به دست آوریم، بدون آنکه برای هر مساله نیازمند استدلال باشیم. هرچند این آگاهی‏ها غیر از ایمان به آنهاست، ولی علم زمینه ایمان را فراهم می‏سازد و اگر بسیار شفاف باشد و به آن معتقد شود زمینه‏ساز خشیت از خداست; «انما یخشی الله من عباده العلماء» (فاطر:28); همانا بندگان دانشمند از خدا می‏ترسند.
5- تبیین حق از باطل
تبیین مسائل اختلافی و ارائه معیاری برای شناخت‏حق از باطل در مسائل اختلافی و مشتبه، یکی دیگر از اهداف قرآن است: «و ما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه‏» (نحل:64); و ما کتاب را بر تو نازل نکردیم، مگر برای آنکه آنچه را در آن اختلاف کرده‏اند برایشان روشن سازی; «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس وبینات من الهدی والفرقان‏» (بقره:185); ماه رمضان است که در آن، قرآن برای هدایت مردم و ارائه نشانه‏های روشن هدایت و معیار تشخیص حق و باطل نازل شده است.
با آنکه بسیاری از حقایق از طریق دل، عقل و وحی در اختیار انسان قرار گرفته، ولی وساوس شیطان [11] به شکل‏های گوناگونی جلوه حق را مشوه می‏کنند، حتی در حقایق روشن نیز اختلاف ایجاد می‏نمایند، به گونه‏ای که گاهی انسان‏های پاک‏سرشت نیز از تشخیص حق به طور کامل، ناتوان می‏شوند. قرآن، که کتاب هدایت هر انسان پاک‏سیرت است، برای زدودن زنگارهای وساوس شیطانی از چهره حقیقت، گاه خود به بیان حقایق مورد اختلاف می‏پردازد و گاه میزان و معیار تشخیص حق و باطل را بیان می‏کند; مانند ارجاع به اهل ذکر در آیه شریفه «فاسالوا اهل الذکر» (نحل: 42) و یا آیاتی که بر اعتبار عقل، تجربه و حجیت قول پیامبر و امام وجود دارد.
6- تدبر در آیات قرآن
تدبر و دقت در آیات قرآن در فهم آن نقش بسزایی دارد و در روایات نیز بر آن تاکید فراوان شده و خواندن بی‏تامل و بی‏تدبر، بدون‏خیر واسف‏بار نامیده شده است. درآیه شریفه‏29سوره ص می‏فرماید: «کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته‏»; کتاب پربرکتی فرو فرستادیم تا در آیاتش تدبر کنید. در آیه‏83 سوره نساء فهم اعجاز قرآن در هماهنگی را منوط به تدبر دانسته است و در آیه‏ای دیگر می‏فرماید: آیا در قرآن تدبر نمی‏کنند یا بر دل‏ها قفل زده شده است؟ [12] از دو آیه اخیر استفاده می‏شود که تدبر در قرآن زمینه پی بردن به حقانیت آن را فراهم می‏سازد و انسان را به راه صحیح دست‏یابی به کمال رهنمون می‏شود، مگر کسانی را که در اثر گناه بر دل‏هاشان قفل زده باشند.
7- تفکر
قرآن مجید از «تفکر» بسیار ستایش کرده است و خود از طریق یادآوری یا بیان و توضیح آیات [13] با مثال‏ها و توصیف‏های گوناگون [14] و با گزارش کردن داستان‏ها، به بهترین بیان، [15] سعی دارد که انسان را به فکرکردن وادارد تا با اندیشیدن درباره زندگی دنیا و آخرت [16] مسیر تکاملی خود را شکل دهد و به مقدمه و گذرا بودن دنیا و جاودانگی آخرت پی ببرد و فریفته دنیا نشود و دنیا را هدف قرار ندهد.


[1] . اعراف: 205
[2] . روم:7
[3] . اعراف:136
[4] . بقره: 152
[5] . فاطر:3
[6] . طه:126
[7] . مائده: 14
[8] . اعراف: 165
[9] . اعراف: 51
[10] . کهف:57
[11] . نساء: 82
[12] . محمد: 24
[13] . بقره: 221
[14] . حشر: 21
[15] . اعراف:176
[16] . بقره:219



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 91/12/16:: 8:47 عصر نظرات ( )
سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
Susa Web Tools

ابــزار وبــلاگ ها !